موسویان: دقت کنید که ظواهر دین گولتان نزند/ تفسیر قرآن معاویه به ظواهر خلاصه میشود، ولی وظایف حاکمیت را بیان نمیکند/ این اساس حکومت است که باید به نظر مردم باشد
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۸۹۹۱۷
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با تأکید بر اینکه دقت کنید که ظواهر دین گولتان نزند، گفت: پیامبر(ص) در آخرین توصیه به حاکمان بعد از خودشان میفرمایند «وَ لَمْ یُفْقِرْهُمْ فَیُکْفِرَهُمْ»؛ یعنی حاکم مردم را فقیر نکند و به استضعاف نکشاند چون باعث جدا شدن آنها از دین میشود. شما میگویید چرا با اینکه این همه تبلیغات از دین میکنیم، مردم به دین گرایش پیدا نمیکنند، نماز نمیخوانند، به برنامههای دینی توجه ندارند و جوانان ما از دین گریزان هستند؟ پیامبر(ص) در جای دیگر هم فرمودهاند «کاد الفقر ای یکون کفرا» یعنی بالأخره فقر به کفر میانجامد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرنگار جماران، حجتالاسلام و المسلمین سید ابوالفضل موسویان طی سخنانی در مراسم 28 صفر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت: یکی از مسائلی که در مقاطع مختلف مدنظر بوده و به ویژه امروزه مدنظر هست، سوء استفادههایی است که از دین صورت میگیرد و احیانا موجب دورشدن مردم از دین و دیانت میشود. در آیات و روایات نیز به این مسأله توجه شده که ممکن است بخشی از افراد تصورات نادرستی از دین داشته باشند. از جمله اینکه گاهی ظواهر دین آنچنان اهمیت پیدا میکند و مورد توجه قرار میگیرد که از هدف پشت این ظواهر غافل میشویم.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید افزود: ممکن است افراد بخواهند اینگونه خودشان را متدین جلوه دهند و مخاطبین را به اشتباه و غفلت بیندازد. لذا در روایات به این مسأله توجه شده که گرچه این ظواهر دین در جای خودش باید مراعات شود، اما اینگونه نیست که اساس دین اینها باشد. این ظواهر گولتان نزند. دقت کنید! ائمه(ع) میخواهند ما را به «حقیقت دین» ببرند؛ که آن حقیقت، اینها نیست. ببینید که آیا راست میگوید؟ آیا حقوق دیگران را رعایت میکند؟ اینها است که شناختن افراد متدین را از غیر متدین سهل میکند.
وی تصریح کرد: یکی از جهات بسیار مهم در این طور موارد، افراد دیگری است که ممکن است تحت تأثیر این افراد قرار بگیرند. این تأثیرگذاری بر دیگران، خیلی نکته مهمی است؛ گاهی ممکن است افراد آنچنان در جامعه مورد توجه خاص قرار بگیرند که بدون اطلاع از مذهب و دین و اهدافی که دین دارد، یک چیز غلطی را رواج دهند. غالب این خرافاتی که ما میبینیم در جامعه رواج پیدا میکند، توسط این جمع به وجود میآید. در نتیجه چنین افرادی یک انحراف را این طوری در میان مردم به وجود میآورند.
موسویان ادامه داد: با اینکه تأکید بسیاری شده که نسبت به این گونه مسائل باید تحقیق و جست و جو کرد، اما همه مردم این طور نیستند که تحقیق کنند و صرف اینکه فلان آقایی که مورد توجه قرار گرفته، این را میخواند، این هم مورد قبول قرار گرفته است؛ هیچ تحقیق دیگری در مورد آن نمیشود. از این سادهانگاری نسبت به دین و مذهب بیرون بیاییم و مسائل را یک مقداری عمیقتر ببینم و ببینیم که آیا واقعیت این کاری که دارد انجام میگیرد، با اساس مذهب و دین مطابقت میکند یا مطابقت نمیکند.
وی یادآور شد: یک وقت معاویه به ابن عباس گفت بر چه اساسی قرآن را تفسیر میکنی؟ گفت همان روایاتی که از قدیم ما یاد گرفتهایم. معاویه گفت این تفسیر ممنوع است؛ باید تفسیری که ما میخواهیم از قرآن گفته شود؛ نه آن تفسیری که علی(ع) کرده است. اگر آن تفسیر برای مردم گفته شود، ابوذر درمیآید که هر روز جلوی کاخ معاویه علیه معاویه شعار میدهد و این را امر به معروف میداند که در مقابل ظلم و ستم بر جامعه بایستد. اما تفسیری که معاویه میخواهد، آن تفسیری است که بگوید مردم نماز بخوانند، روزه بگیرند، خانمها موهایشان را هم بپوشانند و به همین ظواهر خلاصه میشود ولی وظایف حاکمیت را بیان نمیکند.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید گفت: پیامبر(ص) در آخرین توصیه به حاکمان بعد از خودشان میفرمایند «وَ لَمْ یُفْقِرْهُمْ فَیُکْفِرَهُمْ»؛ یعنی حاکم مردم را فقیر نکند و به استضعاف نکشاند، چون باعث جدا شدن آنها از دین میشود. شما میگویید چرا با اینکه این همه تبلیغات از دین میکنیم، مردم به دین گرایش پیدا نمیکنند، نماز نمیخوانند، به برنامههای دینی توجه ندارند و جوانان ما از دین گریزان هستند؟ پیامبر(ص) در جای دیگر هم فرمودهاند «کاد الفقر ای یکون کفرا» یعنی بالأخره فقر به کفر میانجامد.
وی تأکید کرد: اگر روال درست و صحیح پیش میرفت و امیرالمؤمنین(ع) بر جامعه حاکم میشدند، معلوم بود که چه اتفاق میافتد. وقتی بعد از 25 سال حضرت بر سر کار آمدند، عدهای دنبال سیره شیخین بودند و متأسفانه این انحراف در جامعه اسلامی به وجود آمده بود و امیرالمؤمنین(ع) تمام تلاش خودشان را کردند که حکومت به جایگاه اصلی خودش برگردد. از جمله مسائلی که در این حاکمیت وجود داشت، این بود که باید حقوق افراد به صورت مساوی پرداخت شود و همه امتیازهایی که در دوره خلیفه دوم ایجاد شده بود را کنار گذاشتند.
موسویان با اشاره به اینکه امیرالمؤمنین(ع) تا آخر روی حکمیت ایستادند، افزود: در قضیه امام حسن مجتبی(ع) هم همین است؛ وقتی امام حسن(ع) با مردم مشورت میکنند و مردم شعارشان این است که ما نمیخواهیم بجنگیم، امام تسلیم این نظر شد. امام حسین (ع) هم با اینکه بارها فرموده بودند که هرکس نمیخواهد از ما جدا شود، در شب عاشورا باز فرمودند که من بیعت را برداشتم، هر کس میخواهد برود. اینطور نبود که الزام و اجباری کرده باشند.
وی تأکید کرد: این اساس حکومت است که باید به نظر مردم باشد. یعنی انسانها باید بتوانند خودشان تصمیم بگیرند، نه اینکه ما بر آنها چیزی را تحمیل کنیم. وقتی حکومت این شد، دیگر پای دین در وسط نیست. پس اینکه ما مسائل مختلف را به گردن دین بیاندازیم، درست نیست؛ تا یکی با نظر ما مخالفت کرد، یک مهر و برچسپ ضد دین رویش بزنیم، معنا ندارد. مردم خودشان خواستند و خودشان عمل کردند، حالا درست یا نادرست، البته وظیفه ما این است که تا جای ممکن چیزی که به نظرمان درست میآید را برای مردم توضیح بدهیم، ولی اگر مردم برخلاف ما تصمیمی گرفتند، نمیشود این را خلاف دین به حساب بیاوریم.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری 28 صفر ابوالفضل موسویان اساس حکومت انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری ظواهر دین پیامبر ص
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۸۹۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
این رویکرد البته در زندگی علمی و سیاسی ایشان بسیار جدی است در حدی که می توان به عنوان سیره و روش علمی و عملی از آن نام برد. با این نگاه شهید مطهری را از جنبه غیرت دینی نسبت به تعرض به ساحت سیاسی قرآن کریم نیز باید معلم و الگو برای محققان و مفسران بدانیم.
سرنخهایی از جهاد علمی استاد شهید در دفاع از کیان سیاسی قرآن و همینطور فهم صحیح از آیات سیاسی را برای نمونه در کتاب «آشنایی با قرآن» شهید مطهری میتوان گزارش کرد که محصول جلسات تفسیری ایشان است و عملاً پاسخی به برداشتهای غلط گروههای التقاطی دوران شکلگیری و عصر آغازین انقلاب اسلامی همچون برداشتهای مارکسیستی منافقان، برداشتهای سوسیالیستی افرادی چون شریعتی یا افرادی لیبرال مسلک همچون بازرگان و... است. کتابهای دیگر شهید مطهری مانند امامت و رهبری، ولاها و ولایتها، علل گرایش به مادیگری و... نیز همگی در چنین فضایی قابل معرفیاند.
مبارزه با برداشتهای سیاسی نادرست از قرآن
ایشان در مواجهه با قرآن کریم آن را دارای یک نظام فکری جامع میداند که نظام سیاسی بخشی از آن است. برای همین ذیل آیاتی مثل خمس که دیگران نگاهی عادی به آنها دارند با رویکرد نظام اسلامی به آن مینگرد. بیان شهید مطهری را در مورد آیه انفال و خمس در جلد سوم آشنایی با قرآن ایشان ببینید: «چهره آیه انفال و آیه خمس آنچنانکه شیعه تفسیر میکند با آنچه اهل تسنن تفسیر میکند از زمین تا آسمان متفاوت است. آن طور که شیعه تفسیر میکند یک مفهوم بسیار عام و کلی مییابد و از یک نظر ارتباط پیدا میکند با نظام اقتصادی اسلام و از نظر دیگر ارتباط دارد با نظام حکومتی و سیاسی اسلامی». این بیان گویای نگاه دقیق سیاسی ایشان است.
آسیبهایی که تفسیر سیاسی قرآن با آن روبهرو است پرشمار است. مثلاً گاهی وضعیت زمانه و روزگار به گونهای است که مفسر را به سمت برداشت نادرست میکشاند. شهید مطهری با همه آنها مبازره دارد. مثلاً آسیبها را از منظر زمینههای انگیزشی و روانی و عاطفی میتوان گزارش کرد. برای نمونه گاهی «انفعال در برابر نظریات غیرقطعیِ دانش سیاسی موجود و تطبیق قرآن بر آنها»، بستر برداشتهای نادرست میشود. زمانی «ایجاد پوشش برای اهداف ضددینی» انگیزه اشخاص و مکاتب برای ارائه برداشتهای سیاسی نادرست از قرآن است، به گونهای که قرآن را مؤید نگاههای مکاتب و آرای آنها مینمایاند و موجب ظهور برداشتهای التقاطی از قرآن در حوزه حیات سیاسی میشود که شهید مطهری از جمله مبارزان با این رویکرد مخرب شمرده میشود.
خروشهای علمی، اوج بصیرت سیاسی
یکی از معضلات جدی که استاد شهید با آن روبهرو بود مسئله التقاط بود. ما در این دوران با بسترسازیِ «رویکرد التقاطی» برای آسیب دیدن برداشتهای سیاسی مواجه بودیم. میدانید که التقاط عنوان عامی است که گروههای متعددی ذیل آن گرد میآیند از جمله: ۱- گروههایی که برداشتهای کارکردگرایانه و جامعه گرایانه و سوسیالیستی از قرآن دارند. ۲- گروههایی که نگرش متأثر از معرفتشناسی غربی دارند.
طرفداران رویکرد مارکسیستی و سوسیالیستی، قرآن و دیگر متون اسلامی را ابزار و متنِ انقلابی (مارکسیستی، سوسیالیستی) میدانستند. از این جریانها در ادبیات شهید مطهری با عنوان «ماتریالیسم اغفال شده یا منافق» یاد میشود. بیان ایشان چنین است.
«ماتریالیسم در ایران در یکی دو سال اخیر به نیرنگ تازهای بس خطرناکتر از تحریف شخصیتها دست زده است و آن تحریف آیات قرآن کریم وتفسیرهای مادی محتوای آیات با حفظ پوشش ظاهری الفاظ است». این دست خروشهای علمی، اوج بصیرت سیاسی در عرصه تفسیری استاد را نمایان میکند و البته ادامه همین هوشیاری و آگاهیها بود که استاد را به افتخار شهادت رساند.
از مبارزه استاد با انحراف برداشتها از قرآن در مورد این جریان نمونههای بسیاری نقل شده است. یکی از آنها مربوط به مواجهه علمی استاد شهید با دکتر شریعتی است. ایشان روش فهم قرآن توسط شریعتی را آسیب دیده میدانست. البته در بحث روشنفکری دینی، شریعتی از افراد مؤثر در رویکرد علمی اجتماعی است. وی در فهم مفاهیم قرآن از روشهای «ساختارشناسی اجتماعی» و مبتنی بر دیدگاهای جامعهشناسی تأثیر پذیرفته بود و برداشتهایی تفسیری در چارچوب فضای اندیشگی جامعهشناسی غربی ارائه میکرد. نگرش طبقاتی با محوریت غنی و فقیر و تفسیر تضادهای اجتماعی و دینی بر این مبنا در آثار شریعتی حضور پررنگی دارد و البته شهید مطهری آن را نقد میکند و معتقد است گرایش فقرا و محرومان به پیامبران و رویارویی با اغنیا را نباید با تحلیل طبقاتی توجیه کرد. همچنان که همه مؤمنان و موحدان و انقلابگران توحیدی از طبقه مستضعف نبودند و پیامبران، فطرتهای ناآلوده یا کم آلوده را از طبقات استضعافگر شکار میکردند و آنها را علیه خودشان (توبه) یا علیه طبقهشان (انقلاب) برمیشوراندند، همه طبقه مستضعف نیز در زمره مؤمنان و انقلابگران توحیدی نبودند. از نظر وی قرآن صحنههای مختلفی میآورد که گروههایی از مستضعفان را محکوم و داخل تیپ کافران و مشمولان عذاب الهی معرفی میکند.
منبع: روزنامه قدس